دعوا شده بود آقا امیرالمومنین(ع) رسید گفت:آقای قصاب بذار بره! قصاب گفت به تو ربطی نداره ودستشو برد بالا محکم گذاشت تو صورت حضرت علی(ع) آقا سرشو انداخت پایین و رفت مردم ریختند و گفتند فهمیدی کیو زدی؟! قصاب گفت نه فضولی میکرد زدمش گفتند زدی تو گوش حضرت علی(ع)خلیفه مسلمین قصاب ساتور رو برداشت ودستشو قطع کرد گفت دستی که بخوره توی صورت حضرت علی (ع) مال من نیست...
امام زمان(ع)فرمودند:باهرگناهی که میکنی یه سیلی تو صورت من میزنی!!
پاسخ:
واقعا داستان زیبایی بود ممنون فضه ی فاطمه سلام الله علیها
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
آقا امیرالمومنین(ع) رسید
گفت:آقای قصاب بذار بره!
قصاب گفت به تو ربطی نداره ودستشو برد بالا محکم گذاشت تو صورت حضرت علی(ع)
آقا سرشو انداخت پایین و رفت
مردم ریختند و گفتند فهمیدی کیو زدی؟!
قصاب گفت نه فضولی میکرد زدمش گفتند زدی تو گوش حضرت علی(ع)خلیفه مسلمین
قصاب ساتور رو برداشت ودستشو قطع کرد
گفت دستی که بخوره توی صورت حضرت علی (ع) مال من نیست...